داستان ها و حكايت هاي نماز – بخش سوم

تمام ادعيه هاي ماه هاي سال

داستان ها و حكايت هاي نماز – بخش سوم


امام زمان (عج) بر روي آب نماز مي خواند​رشيق مادراني گفت: خليفه عباسي (معتضد) به من و دو نفر ديگر دستور داد كه بطور كاملا محرمانه به سامرا رفته و وارد خانه امام عسگري (عليه السلام) كه از دنيا رفته بشويد و هر كس را كه در آن خانه يافتيد به قتل برسانيد و سر او را به نزد من بياوريد.
ما به سامراء رفته و بدون هيچ مشكلي وارد خانه شديم و همه جا را بررسي كرديم تا اينكه به پرده اي رسيديم آن را كنار زديم سردابي پديدار شد وارد آن شديم و ديديم كه گويا دريائي از آب است و در انتهاي آن حصيري بر روي آب افكنده شده و شخص بسيار زيبائي بر آن نشسته است و به عبادت و نماز مشغول است و اصلا توجهي به ما ندارد.
يكي از همراهان ما خواست تا داخل شود و او را دستگير كند اما درون آب افتاد و چيزي نمانده بود كه غرق شود من دستم را دراز كرده و او را بيرون كشيدم و تا يك ساعت بيهوش بود آنگاه رفيق ديگر ما اقدام به رفتن به سوي او كرد ولي در آب افتاد و او را هم بيرون كشيديم من مات و متحير شده بودم و به او خطاب كرده و گفتم از خدا و از شما عذر مي خواهم كه مزاحم شدم ولي او اعتنائي نكرد و ما باز گشتيم و جريان را براي معتضد گفتيم او به ما گفت اين ماجرا بايد پنهان بماند و جائي آنرا نقل نكنيد وگرنه سر شما را از بدن جدا مي كنم.

نماز اولين كار بعد از ظهور​در كتاب شريف بحار الانوار است كه در آن روز موعود (روز ظهور حجت) آن حضرت به اذن پروردگار به مسجد الحرام مي رود و پشت مقام ابراهيم و رو به كعبه مي ايستد و دو ركعت نماز مي گزارد و سپس اعلام ظهور مي فرمايند.
مي بينيم كه اولين و مهمترين كار حضرت خواندن نماز و دست تضرع به بارگاه حضرت معبود گشودن است و يكي از اهداف مهم حضرت مهدي (عج) اقامه نماز در سراسر گيتي است.

حضرت عيسي (عليه السلام) پشت سر قائم (عج) نماز مي خواند​بعد از آنكه حضرت عيسي (عليه السلام) به ياران حضرت مي پيوندد حضرت مهدي (عج) به آن حضرت مي گويد جلو بايست و با مردم نماز بخوان ولي حضرت عيسي (عليه السلام) مي گويد: نماز براي تو اقامه شده لذا پشت سر حضرت ولي عصر (عج) مي ايستد و نماز مي خواند و با او بيعت مي كند.
مهدي (عج) است آنكه وقت نماز جماعتش
عيسي (عليه السلام) به صد نياز به او اقتدا كند

نماز انسان را از گناه باز مي دارد​ روايت شده كه جواني از انصار با حضرت رسول اكرم (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) نماز مي خواند ولي در عين حال مرتكب گناه نيز مي شد (كارهاي بد و نابجا انجام مي داد) موضوع به اطلاع حضرت رسيد ايشان فرمودند: نمازش روزي او را از گناه باز خواهد داشت. چيزي نگذشت كه جوان از كارهاي بد توبه نمود و نماز خوان واقعي گرديد.

نماز بدون خشوع​بعضي نماز را با خشوع مي خوانند:
خشوع ادب جسمي و روحي است.
رسول اكرم (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) ديد كه شخصي در حال نماز با ريش خود بازي مي كند فرمود:
اگر او روح خشوع داشت هرگز اينكار را نمي كرد يعني اگر او مي دانست و درك مي كرد كه مقابل چه كسي است اينطور بي ادبي نمي كرد و با سر و صورت خود بازي نمي نمود.

جايگاه بي نمازان​پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: امين وحي بر من نازل شد و هنوز وحي را به اتمام نرسانده بود كه ناگاه صداي وحشتناكي به گوش رسيد به گونه اي كه چهره فرشته وحي تغيير كرد.
پرسيدم اين چه صدائي بود گفت: اي محمد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) خداوند تعالي در جهنم چاهي قرار داده سنگ سياهي را در آن انداختند اكنون پس از سيزده هزار سال آن سنگ به زمين آن چاه رسيد.
پرسيدم آن چاه جايگاه چه كساني است گفت: جايگاه بي نمازان و شرابخواران.

 

 

براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.