اسرار مباهله: آشنايي با كليات مباهله

تمام ادعيه هاي ماه هاي سال

اسرار مباهله: آشنايي با كليات مباهله

آشنايي با كليات مباهلهاز آنجا كه ماجراي مباهله براي اولين بار به اين تفصيل آورده مي شود، نياز به آشنا نمودن خواننده با كليات و جوانب خاص اين واقعه احساس ميگردد. و به نظر ميرسد در آماده سازي ذهن براي دريافت عميق تر از اين واقعه مفصل تأثير به سزايي خواهد داشت.لذا فصلي آغازين كتاب به اين مهم اختصاص يافت، تا با طرح دور نمايي از داستان مباهله ذهنيتي درباره آن ايجاد گردد. آنگاه جغرافياي تاريخي نجران خواننده را وارد سرزميني كند كه مباهله مربوط به آن است، و از همانجا آغاز شده است. معرفي شخصيتهاي ماجراي مباهله نياز ديگري است كه تسلط بر چهارچوب داستان را كامل مي كند. در اين فصل مجموعه اطلاعاتي به صورت مقدماتي ذهن ما را با سرزميني دور دست در منتهي اليه شبه جزيره عربستان آشنا مي كند كه به سكونت مسيحيان اختصاص داشته و علماي نصرانيت آنجا را اداره مي كرده اند. همچنين هنگامي كه حاكمين و دست اندركاران حكومت ديني نجران و كليسا هاي بزرگ آنجا و افرادي كه در جاي جاي اين داستان بلند حضور دارند شناسايي مي شوند، دورنمايي زيبايي از ماجرا ايجاد ميكند و ذهن را به استقبال آن مي برد. 

دورنمايي از داستان مباهلهاصل "مباهله" آن است كه دو نفر يا دو گروه پس از مناظره و استدلال در برابر يكديگر به نتيجه اي كه مقبول طرفين باشد نرسند، و هريك ادعاي كتمان عمدي حق از سوي ديگري را داشته باشد. در اين مرحله براي اثبات ادعاي خود مسئله را به خدا واگذار مي كنند، و هريك از خدا ميخواهد كه اگر ديگري در ادعاي خود عمدا دروغ ميگويد و حق را دانسته كتمان مي كند، فورا عذاب را بر او نازل كند، تا حق روشن شود.


در چنين برنامه هاي كه يك دستور الهي است. خداوند فورا پاسخ ميدهد تا حجت را بر مردم تمام نمايد؛ چنانكه در روزگار پيامبران اين مسئله بارها اتفاق افتاد و مخالفانشان با معجزه الهي دچار عذاب شدند و حق بر همه روشن گرديد. 

در تاريخ بيست و سه ساله بعثت پيامبر صلي الله عليه وآله مباهله فقط يك بار اتفاق افتاد. مسيحيان نجران پس از نامه پيامبر صلي الله عليه وآله به آنان براي مناظره به مدينه آمدند، و وقتي از هر جهت محكوم شدند قرار را بر مباهله گذاشتند، تا حق بين اسلام و مسيحيت با پاسخ مستقيم خداوند ثابت شود. 

مسير مفصل ايران واقعه در بخش سوم كتاب حاضر با تمام جزئيات تنظيم شده است. در اينجا ارائه دور نمايي از مراحل اين ماجرا ضروري به نظر ميرسد. تا با آگاهي اجمالي از آن به تحقيق و تحليل زواياي داستان بپردازيم.
جزئيات وقايع از ابتداي داستان مباهله تا پايان در دوازده مرحله قابل ترسيم است: ​در اولين مرحله پيامبر صلي الله عليه وآله نامه اي براي رئيس نجران كه اسقف اعظم آنجا بود فرستاد. اسقف با مطالعه نامه وحشت كرد و پيش از همه با سه تن از بزرگان اجتماعي و مورد اعتماد نجران مشورت نمود. ولي آنان مسئله را ديني تلقي كردند و از اظهارنظر خودداري نمودند، و تصميم گيري را به خود او واگذار كردند.

اسقف چنان صلاح ديد كه همه مردم نجران را جمع كند و از آنان نظرخواهي نمايد. تا تصميم نهايي بطور علني و در حضور مردم و با مشاركت عموم باشند، لذا با اعلام عمومي، از مناطق مختلف نجران افرادي آمدند و مجلس عظيمي در كليساي بزرگ آن براي بحث و مشورت درباره كيفيت پاسخ به نامه پيامير اسلام تشكيل شد.

مرحله دوم ماجرا مطالبي است كه در اولين جلسه مطرح شد. پس از قرائت نامه پيامبر صلي الله عليه وآله براي حاضرين دو نظريه پيشنهاد شد كه هريك طرفداراني داشت: يكي فرستادن افرادي به مدينه براي تحقيق بيشتر و ديگري حركت به طرف مدينه براي جنگ با پيامبر صلي الله عليه و اله.

در اين مورد "كرز" كه سرلشكر نجران بود از جنگ طرفداري ميكرد، ولي اسقف اعظم مخالف، جنگ بود. سيد و عاقب هم كه در مرتبه بعد از او تصميم گيرنده نجران بودند با جنگ مخالفت كردند. سيد - كه شخص دوم نجران بود- وارد گفتگو شد و سعي نمود افكار عمومي را از تصميم جنگ دور كند.

شخصي به نام "جهير" كه روابط خارجي نجران را بر عهده داشت پيشنهاد كرد از يك سو با فرستادن افرادي به مدينه مسلمانان را سرگرم كنند، و از بسوي ديگر فرستادگاني را نزد قيصر روم و پادشاهان مسيحي آفريقا در نزديكي نجران بفرستند و از آنان در اين باره كمك بخواهند. آنگاه با پيش بيني لازم به مدينه بتازند و اسلام را از ريشه نابود كنند! 

در حالي كه بحث بر جنگ و صلح ادامه داشت، ناگهان با دخالت فردي به نام «حارثة بين اثال» كه از علماي مسيحيت بود مرحله سوم ماجرا آغاز شد​:او پيشنهاد كرد كه قبل از مشورت درباره جنگ و صلح، به حقانيت پيامبر صلي الله عليه و آنها بانديشند و اگر آن حضرت را پيامبر موعود انبيايي گذشته تشخيص دادند به او ايمان بياورند و به جاي جنگ يا صلح مسلمان شوند و به سعادت ابدي دست يابند. اگر چه در آغاز برخورد شديدي با حارثه صورت گرفت و سيد و عاقب هرگز انتظار چنين پيشنهادي را در حضور آن جمعيت انبوه نداشتند. ولي پافشاري و مقاومت حارثه باعث شد تا افكار عموم مردم متوجه اين حقيقت بزرگ شود و از اسقف اعظم و سيد و عاقب صريحاً بخواهند كه ابتدا اين مطلب را روشن كنند.

 

 

 

براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.