عيد قربان، عيد پيــروزي وظيفه بر غريزه است. مخلوقات خداوند سه دسته هستند:
۱ـ گروهي كه فقط پيرو غريزه هستند، مانند: حيوانات.
۲ـ گروهي كه فقط پيرو وظيفه هستند، مثل: ملائكه.
۳ـ گروهي كه گاهي دنبال غريزه رفته و گاهي دنبال وظيفه ميروند، مانند: انسان.
هرگاه انسان بر سر دو راهي غريزه و وظيفه قرار گرفت و غريزه را انتخاب كرد، به سوي حيوانات گرويده، بلكه از حيوانات هم پستتر شده است، چون از عقل و فكر و رهنمودهاي انبيا استفاده ننموده است (اولئك كالانعام بل هم اضل)(۱) آنان همچون چهارپايان بلكه گمراهترند. همانا بدترين جنبندهها نزد خداوند، انسانهايي هستند كه گويا كر و گنگ اند و حاضر به تعقل هم نيستند.(۲) اما همين كه انسان در اين دو راهي خطرناك وظيفه را انتخاب نمود و در خط ملائكه و پاكان قرار گرفت آن را عيد ميگيرد، مثلاً غريزه گرسنهگي و تشنهگي و شهوت انسان را به استفاده از آب و نان و به سوي همسر ميكشاند، ولي وظيفه دستور ميدهد كه در ماه رمضان خودداري كن، كساني كه سي روز وظيفه را انتخاب كردهاند، روز عيد فطر را بايد عيد بگيرند، زيرا وظيفه را بر غريزه ترجيح دادهاند.
آري، عيد قربان، روز پيروزي عقل و وحي بر هوي و هوس است.
قربان چيست؟
قربان عبارت از كارهاي نيكي است كه انسان به وسيله آن بخواهد خود را به رحمت خداوند نزديك كند. بنابراين عمل نيكي كه انسان انجام دهد تا بدان وسيله خويشتن را به رحمت حق تعالي نزديك سازد، آن كار را قربان گويند؛ مانند فرمايش رسول اكرم(ص) كه فرمود: نماز موجب تقرب و نزديكي هر پرهيزكار به رحمت پروردگار است.
بديهي است كه مراد از تقرب به خداي تعالي، قرابت زماني و مكاني نيست، چه بين خالق و مخلوق هيچگونه خويشاوندي وجود ندارد بلكه منظور آن است كه از راه طاعت و انجام كارهاي شايسته ميتوان مشمول الطاف الهي قرار گرفت و به رحمت او نزديك گرديد. از جمله اعمالي كه حجاج در روز دهم ذيالحجه در سرزمين منا بعد از رمي جمره عقبه انجام ميدهند، كشتن شتر يا گاو و يا گوسفند و انفاق آن به مستحقين است تا به وسيله اين عمل نيك به رحمت پروردگار نزديك شوند كه آن را قربان گويند و در زبان فارسي (ياء نسبت) به آن ملحق شده و نامش را قرباني گذارده اند، بنابراين قرباني براي امتثال امر خداوند متعال و تقرب به سوي اوست.
عيد قربان را عيد اضحي نيز ميگويند و وجه تسميه آن چنين است: اضحي جمع است از ماده (ضحي) كه به معناي ارتفاع روز و امتداد نور آفتاب ميباشد و هنگامي كه خورشيد بالا مي آيد (قبل از ظهر) و آن موقع را ضحي گويند، چنانكه در قرآن كريم آمده است: والشمس و ضحيها (قسم به خورشيد و چاشتگاه آن). و چون حجاج موقع بالا آمدن آفتاب قرباني ميكنند و قرباني را اضحيه يا ضحيه گويند، بدين سبب روز دهم ذيالحجه را كه قبل از ظهر آن، عمل قرباني انجام ميشود، عيد اضحي نيز گفتهاند.
قرباني از چه زماني معمول شده است؟
تاريخ قرباني بسيار قديم است و از زمان حضرت آدم ابوالبشر(ع) معمول بوده و در اديان گذشته نيز جزو مقررات ديني به شمار ميآمده كه شمهيي از آن به اختصار بيان ميشود:
۱ـ قرباني فرزندان حضرت آدم(ع) كه نخستين قرباني در عالم به شمار ميرود و در آيات ۲۷-۳۰ سوره مائده تصريح شده كه خلاصه شرح آن چنين است: دو پسر حضرت آدم به نام هابيل و قابيل به ترتيب شباني (چوپاني) و كشاورزي مي كردند و صاحب گوسفندان و آب و خاك فراوان بودند، حضرت آدم(ع) آنان را امر به قرباني در راه خدا كرد. هابيل يكي از بهترين شتران يا گوسفندان را براي قرباني در راه خدا اختصاص داد و قابيل دستهيي از گندم هاي پست و نامرغوب را جهت قرباني انتخاب كرد كه قرباني هابيل مقبول درگاه پروردگار گرديد و قرباني قابيل به علت عدم اخلاص مردود گشت. قابيل به سبب قبول نشدن قرباني حسادت ورزيد و آتش خشم و كينه اش زبانه كشيد، نفس اهريمني و شيطاني قابيل او را به كشتن برادر وادار كرد و هابيل را كشت و در دنيا و آخرت زيانكار گرديد.
۲ـ حضرت نوح پيغمبر پس از طوفان، مذبحي ترتيب داد و حيوانات بسياري در آنجا براي خدا قرباني كرد.
۳ـ قرباني حضرت ابراهيم خليل(ع) يگانه فرزندش اسماعيل(ع) كه در آيات ۱۰۲ تا ۱۰۷ سوره صافات بيان گرديده است: «فلما بلغ معه السعي الي و فديناه بذبح عظيم».
۴ـ در زمان حضرت موسي(ع) به عقيده يهوديان دو نوع قرباني معمول بوده است:
الف) قرباني دموي
ب) قرباني غير دموي
در زبان فارسي هم كلمه قربان به معني فدا شده و كشته شده در راه دوست استعمال ميشود چنانكه به يكديگر ميگويند فدايت شوم و قربانت گردم.
قرباني دموي بر ۳ قسم به شرح زير بوده:
ـ قربانييي كه آن را به آتش ميسوزاندند و جز پوست آن چيزي باقي نميگذاردند.
- چهارشنبه ۱۴ شهریور ۹۷ ۱۰:۱۴ ۱۲ بازديد
- ۰ نظر