ادعيه ها

تمام ادعيه هاي ماه هاي سال

نظر دين اسلام در مورد عيد نوروز چيست ؟

با سلام و عرض تبريك فرا رسيدن سال نو و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
دين جهاني، با آداب و سُنن ملّي چه رفتاري دارد؟ آيا آن ها را كنار مي نهد و خود به ساختن آداب و رسوم تازه مي پردازد يا آن ها را تأييد مي كند و در كنار خويش مي نشاند و يا از ميان آن ها گزينش مي كند؟
نخست بايد دانست كه دين كامل، آن نيست كه خود، همه چيز را برعهده گيرد و به جاي همه استعدادهاي آدمي و همه نهادهاي مدني بنشيند؛ بلكه دين كامل، ديني است كه همه اين ها را در جاي خود، به درستي مي بيند و جهتي كلّي به آن ها مي دهد و آنچه را از توان (قُواي فردي) و (نهادهاي جمعي) خارج است، بر عهده مي گيرد و اين، فلسفه اي عميق دارد؛ زيرا چنان كه دين، فعل تشريعي خداوندي است، قواي آدمي و لوازم تابعه آن (مانند نهادهاي جمعي) نيز فعل تكويني الهي اند و هيچ گاه تكوين و تشريع، ناسازگاري ندارند؛ چرا كه از مبدأ واحدي دستور مي گيرند.
اگر با اين پيش زمينه عقلي به منابع و مصادر ديني بنگريم، مي يابيم كه خواست دين، برچيدن بساط سُنن ملّي قومي نيست؛ بلكه بر آن است كه اين سنّت ها را سَمت و سوي عالي بخشد و دين، تنها آنچه را كه با فطرت آدمي مغايرت دارد، برمي چيند. چنان كه قرآن كريم، حرمت و احترام ماه هاي حرام را كه رسمي جاهلي بود ،پاس داشت:
فإذا انسلخ الأشهر الحُرم فاقتلوا المشركين؛(1)
پس چون ماه هاي حرامْ سپري شدند، مشركان را بكشيد.
يا أيها الذين آمنوا! لاتحلّوا شعائر اللّه ولا الشهر الحرام؛(2)
اي كساني كه ايمان آورده ايد! حرمت شعائر خدا و ماه حرام را نگه داريد.
رسول خدا فرموده است:
مَنْ سَنَّ سُنَةً حَسَنَةً عُمِلَ بِها مِنْ بَعْدِهِ، كانَ لَهُ أجُرهُ وَ مِثْلُ اُجورهِم مِنْ غَيْرِ أنْ يَنْقُصَ مِنْ اُجورِهِمْ شَيْئاً وَمَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِئَةً فَعُمِلَ بِها بَعْدَهُ، كانَ عَلَيْهِ وِزْرهُ وَ مِثْلُ أوزارِهِمْ مِنْ غَيرِ أنْ يَنْقُصَ مِنْ أوزارِهِمْ شَيْئا؛(3)
آن كه سنّتي نيك را پايه گذاري كند و بدان عمل شود، پاداش عمل خودش به اندازه پاداش ديگر عاملان، به وي داده مي شود، بدون آن كه از پاداش عاملان كم شود؛ و آن كه سنّتي بد را پايه گذارَد و بدان عمل شود، وَبال عمل خودش و ديگران برعهده اوست، بدون آن كه از وِزْر و وَبال ديگران كاسته شود.
اميرالمؤمنين به مالك اشتر فرمود:
و لاتَنْقُضْ سُنّةً صالِحَةً عَمِلَ بها صدورُ هذِهِ الاُمَةِ وَ اجْتَمَعَتْ بِها الاُلْفَة وَ صَلُحَتْ عليها الرعِيَّةُ وَ لاتَحْدُثَنَّ سنّةً تَضُرُّ بشي‏ء مِنْ ماضي تلكَ السُّنَنِ فيكونُ الأجْرُ لِمَنْ سَنَّها وَالوِزْرُ عليكَ بِما نَقَضْتَ مِنها؛(4)
آيين پسنديده اي را بر هم مريز كه بزرگان اين امتْ بِدان رفتار نموده اند و به وسيله آن، مردم به هم پيوسته اند، و رعيّت با يكديگر سازش كرده اند؛ و آييني مگذار كه چيزي از سنّت هاي نيك گذشته را زيان رسانَد تا پاداش از آنِ نهنده سنّت باشد و گناه شكستن آن بر تو مانَد.
از سوي ديگر ،به نمونه هايي از سنّت هاي پيش از اسلام (جاهلي) برمي خوريم كه مورد تأييد اسلام قرار گرفته‏ اند:
۱. ديه در جاهليت، صد شتر بود. پيامبر(ص) آن را امضا نمود. (5)
۲. زنان حائض، در جاهليت از شركت در اعياد مذهبي و مراسم قرباني ممنوع بودند و اسلام نيز آن را حفظ كرد. (6)
۳. پيامبر(ص) در «حِلفُ الفضول» در سن ۲۵ سالگي شركت كرد و بعدها بدان افتخار مي كرد و مي فرمود: اگر بار ديگر بدان پيمان دعوت شوم، مي پذيرم.

 

 

 

براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد 

نماز مسافر

مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط، شكسته بجا آورد، يعني دو ركعت بخواند:
شرط اوّل: آنكه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعي (۴۴ كيلومتر تقريباً) نباشد.
مسأله ۱۲۵۸ ـ كسي كه رفتن و برگشتن او مجموعاً هشت فرسخ است، خواه رفتن يا برگشتنش كمتر از چهار فرسخ باشد يا نباشد، بايد نماز را شكسته بخواند، بنابراين اگر رفتن سه فرسخ، و برگشتن پنج فرسخ، يا به‌عكس باشد، بايد نماز را شكسته ـ يعني دو ركعتي ـ بخواند.
مسأله ۱۲۵۹ ـ اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد، اگرچه روزي كه ميرود همان روز يا شب آن برنگردد، بايد نماز را شكسته بخواند، ولي بهتر آن است كه در اين صورت احتياط كرده تمام نيز بخواند.
مسأله ۱۲۶۰ ـ اگر سفر، مختصري از هشت فرسخ كمتر باشد، يا انسان نداند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، نبايد نماز را شكسته بخواند، و چنانچه شك كند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، تحقيق كردن لازم نيست، و بايد نمازش را تمام بخواند.
مسأله ۱۲۶۱ ـ اگر يك عادل، يا شخص موثّقي، خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است، و انسان به گفته او اطمينان پيدا كند، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله ۱۲۶۲ ـ كسي كه يقين دارد سفر او هشت فرسخ است، اگر نماز را شكسته بخواند و بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده، بايد آن را چهار ركعتي بجا آورد، و اگر وقت گذشته، قضا نمايد.
مسأله ۱۲۶۳ ـ كسي كه يقين دارد سفري كه ميخواهد برود هشت فرسخ نيست، يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه، چنانچه در بين راه بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده، اگرچه كمي از راه باقي باشد، بايد نماز را شكسته بخواند، و اگر تمام خوانده دوباره شكسته بجا آورد. ولي اگر وقت گذشته لازم نيست قضا نمايد.
مسأله ۱۲۶۴ ـ اگر بين دو محلّي كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است، چند مرتبه رفت‌وآمد كند، اگرچه روي‌هم‌رفته هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله ۱۲۶۵ ـ اگر محلّي دو راه داشته باشد، يك راه آن كمتر از هشت فرسخ، و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهي كه هشت فرسخ است به آنجا برود، بايد نماز را شكسته بخواند، و اگر از راهي كه هشت فرسخ نيست برود، تمام بخواند.
مسأله ۱۲۶۶ ـ ابتداي هشت فرسخ را بايد از جايي حساب كند كه شخص پس از گذشت از آنجا مسافر محسوب مي‌شود، و آنجا غالباً آخر شهر است. ولي در بعضي از شهرهاي بسيار بزرگ ممكن است آخر محله باشد و انتهاي آن آخرين مقصد باشد.
شرط دوّم: آنكه از اوّل مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، يعني بداند كه هشت فرسخ راه را ميپيمايد، پس اگر به‌جايي كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند، و بعد از رسيدن به آنجا قصد كند جايي برود كه با مقداري كه آمده هشت فرسخ شود، چون از اوّل قصد هشت فرسخ را نداشته بايد نماز را تمام بخواند. ولي اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود، يا مثلاً مسافتي برود كه با برگشتن هشت فرسخ مي‌شود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله ۱۲۶۷ ـ كسي كه نميداند سفرش چند فرسخ است، مثلاً براي پيدا كردن گمشده‌اي مسافرت ميكند، و نميداند كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند. ولي در برگشتن چنانچه تا وطنش يا جايي كه ميخواهد ده روز در آنجا بماند، هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شكسته بخواند، و نيز اگر در بين رفتن قصد كند كه مسافتي برود كه با برگشتن هشت فرسخ مي‌شود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله ۱۲۶۸ ـ مسافر در صورتي بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود، پس كسي كه از شهر بيرون ميرود، و مثلاً قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند، سفر هشت فرسخي برود، چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا ميكند، بايد نماز را شكسته بخواند، و اگر اطمينان ندارد، بايد تمام بخواند.
مسأله ۱۲۶۹ ـ كسي كه قصد هشت فرسخ دارد، اگرچه در هر روز مقدار كمي راه برود، وقتي به حدّ ترخّص (كه معنايش در مسأله (۱۳۰۴) خواهد آمد) برسد بايد نماز را شكسته بخواند. ولي اگر در هر روز مقدار خيلي كمي راه برود، احتياط لازم آن است كه نمازش را هم تمام، و هم شكسته بخواند.

 

 

 

براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد 

دستورات خداوند پيرامون مساجد(1)

تخريب و جلوگيري از ورود به مساجد:"وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ وَ سَعي‏ في‏ خَرابِها أُولئِكَ ما كانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ"​"كيست ستمكارتر از آن كس كه از بردن نام خدا در مساجد او جلوگيري كرد و سعي در ويراني آنها نمود؟!شايسته نيست آنان جز با ترس و وحشت،وارد اين مكان (كانونهاي عبادت)شوند.بهره آنها در دنيا(فقط)رسوايي است و در آخرت عذاب عظيم الهي!!!"
(سوره بقره،آيه 114)
كفار و مشركان قريش مانع نماز خواندن مسلمانان در مسجدالحرام و اطراف كعبه مي شدند.البته مفهوم آيه،وسيع و گسترده است و به زمان و مكان معيني محدود نمي شود.
همانند ساير آياتي كه در شرايط خاصي نازل گرديده و حكم آن در همه قرون و اعصار ثابت است.بنابراين هركس و هرگروه كه به نوعي در تخريب مساجد الهي بكوشد يا مانع از آن شود كه نام خدا در آنجا برده شود و يا عبادت او در آنجا انجام گيرد،مشمول همان رسوايي و همان عذاب عطيم مذكور در آيه است.
توجه به اين نكته نيز لازم است كه جلوگيري از ورود به مسجد و ذكر نام پروردگار و كوشش در تخريب مسجد،تنها به اين نيست كه ساختمان آن را با بيل و كلنگ ويران كنند،بلكه هر عملي كه نتيجه آن از رونق افتادن مسجد باشد،مشمول همين حكم است،همچنين است آنچه باعث مي شود كه مردم از ياد خدا غافل گردند.

مديريت مساجد از سوي پرهيزگاران:"وَ ما لَهُمْ أَلاَّ يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَ هُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ ما كانُوا أَوْلِياءَهُ إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ"
"چرا خداوند آنها را مجازات نكند با اينكه از (عبادت موحدان در كنار ) مسجد الحرام جلوگيري مي كنند در حاليكه سرپرست آن نيستند؟!
سرپرست آن فقط پرهيزگارانند؛ولي بيشتر آنها نميدانند."
(سوره انفال،آيه 34)
گرچه اين حكم درباره مسجدالحرام گفته شده است،شامل همه كانونهاي ديني و مساجد و مراكز مذهبي مي شود كه متوليان و متصديان آنها بايد از پاك ترين و پرهيزگارترين و فعال ترين مردم باشند تا اين كانونها را پاك و زنده و مركز تعليم وتربيت و بيداري و آگاهي قرار دهند.
چنانكه در بسياري از كشورهاي اسلامي ديده مي شود،نبايد مشتي افراد زائد،آلوده،خود فروخته و وابسته به حكومت هاي بيگانه،متصدي مساجد و مراكز فرهنگي اسلامي باشند تا اين مراكز را به دكه هاي تجاري و مراكز تخدير افكار و بيگانگي از حق تبديل كنند.
اگر مسلمانان همين دستور اسلامي درباره مساجد و كانونهاي مذهبي را اجرا مي كردند،امروز جوامع اسلامي شكل ديگري داشت.

 

 

 

براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد 

مساجد و نماز در آن

​در شرع مقدس اسلام به مسجد اهميت فراواني داده شده زيرا مسجد پايگاه نشر حقايق اسلام و مركز تجمع مومنين و ميعادگاه گفتگو با حضرت رب العالمين است.
رسول مكرم اسلام غالبا آيات قرآن را در مسجد براي مردم مي خواندند و مسلمين را در مسجد پند و اندرز مي دادند اميرالمومنين (عليه السلام) غالب خطبه هاي خود را در مسجد ايراد مي كردند و قضاوت هاي آن حضرت در مسجد بود.
رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود:
«هر كس به مسجد رود براي هر قدمش در رفت و برگشت ده حسنه است و براي هر قدمش ده سيئه از او محو مي شود و براي هر قدمش ده درجه بالا مي رود.»
و نيز آن حضرت به ابوذر فرمود:
«اي اباذر! خداي تعالي تا وقتي كه در مسجد هستي براي هر نفس تو درجه اي عطا مي فرمايد و ملائكه بر تو درود مي فرستند و براي هر نفسي ده حسنه براي توست و ده سيئه از تو محو مي گردد.»
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
«بر شما باد به رفتن به مساجد كه مساجد خانه هاي خدا در زمين است و هركس با حال طهارت به مسجد رود خداوند او را از گناهانش طاهر مي گرداند و نامش را در زمره زائرين خود ثبت مي فرمايد.
پس در مساجد زياد نماز بخوانيد و دعا كنيد و در مساجد مختلف نماز بخوانيد كه هر قطعه اي از زمين براي نمازگزار روي آن در قيامت شهادت خواهد داد.»
رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود:
«خداي تعالي مي فرمايد: آگاه باشيد خانه هاي من در زمين مساجد هستند كه براي اهل آسمان مي درخشند همچنان كه ستارگان براي اهل زمين درخشش دارند آگاه باشيد! خوشا آن كس كه خانه اش مسجد باشد و خوشا آن كس كه در خانه خود وضو بگيرد و مرا در خانه ام زيارت كند كه براي هر زائري كرامتي به عهده شخص زيارت شده است بشارت باد به آنان كه در تاريكي ها به مسجد مي روند بر اينكه روز قيامت نوري فروزان خواهند داشت.»

همسايگان مسجد​هر مسلماني بايد حداقل نمازهاي واجب خود را در مسجد بخواند ولي براي افراد نزديك تاكيد بيشتري شده است. اميرالمومنين (عليه السلام) مي فرمايد:
«براي همسايگان مسجد نمازي نيست مگر در مسجد الا اينكه عذري يا بيماري داشته باشند.»
پس به آن حضرت گفتند: همسايگان مسجد كيانند؟ حضرت فرمود:
«هركس صداي اذان مسجد را بشنود.»
و درروايت ديگري آن حضرت فرمود:
«حريم مسجد چهل ذراع است و همسايگان مسجد چهل خانه از چهار طرف اند.»

شكايت مسجد​امام صادق (عليه السلام) فرمود:
«سه چيز نزد خداي تعالي شكايت مي كنند؛
مسجد خرابي كه كسي در آن نماز نخواند؛
عالمي كه در بين نادانان باشد و از او استفاده نكنند؛
قرآني كه بر روي آن غبار گرفته و كسي آن را قرائت نكند.»
و نيز آن حضرت فرمود:
«مساجد از همسايگاني كه در آنها براي نماز حاضر نمي شوند شكايت مي كنند پس خداي عزوجل خطاب كرده مي فرمايد: به عزت و جلالم قسم حتي يك نماز از آنها قبول نمي كنم و نسبت به آنان عدالتي از مردم ظاهر نمي گردانم و رحمت من به آنان نمي رسد و آنان در بهشت مجاور من نخواهند بود.»

ثمرات رفتن به مسجد​كساني كه به مساجد رفت و آمد زيادي دارند خوب مي دانند كه اثرات حيات بخش مسجد تا چه اندازه است كه اميرالمومنين (عليه السلام) در روايتي به بعضي از آنها اشاره كرده مي فرمايد:
«هركس به مسجد رفت و آمد كند حداقل به يكي از اين تحفه هاي هشتگانه خواهد رسيد:
1-    يا برادري در راه خدا براي استفاده مي يابد؛
2-    يا به علمي مفيد مي رسد يا برهان محكمي مي بيند؛
3-    يا رحمتي را كه انتظار مي كشيد مي يابد؛
4-    يا به كلمه اي كه او را از پستي دور نمايد بر مي خورد؛
5-    يا كلمه اي كه او را هدايت كند مي شنود؛
6-    يا گناهي را از ترس از خدا ترك مي كند؛
7-    و يا از معصيتي به سبب شرم و حيا دست مي كشد.»

 

 

 

براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد 

نماز وحشت را چگونه بخوانيم؟ | احكام نماز شب اول قبر يا ليله الدفن

نماز وحشت را به چه صورت بخوانيم؟مستحبّ است در شب اوّل قبر ، به يكي از صورت هاي زير دو ركعت نماز وحشت براى ميّت بخوانند : 
كيفتي براي نماز است كه مختص به اولي شب فوت است (اگرچه دفن نشده باشد) در ركعت اول يك مرتبه سوره حمد و دو مرتبه سوره توحيد (قل هو اللَّه) و در ركعت دوم يك مرتبه سوره حمد و ده مرتبه سوره تكاثر را خوانده و بعد از سلام نماز بگويد: « اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلي قَبرِ فلان بن فلان (به جاي فلان بن فلان، نام ميت و پدرش را بگويد)»
 
در ركعت اول بعد از حمد، يك مرتبه آيه الكرسي و در ركعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره قدر بخواند، و بعد از سلام نماز بگويد: « اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحمدٍ وَ آلِ مُحمدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلي قَبرِ فلان بن فلان». (به جاي فلان بن فلان، نام ميت و پدرش را ببرد)
 
درباره چگونگى خواندن نماز وحشت تعبيراتي در كلمات فقها وجود دارد:
در ركعت اول سوره حمد و سپس آيه الكرسى است و خواندن از «الله لا اله الا هو» تا «و هو العلي العظيم» كافي است. (بدون سوره توحيد) و در ركعت دوم سوره حمد و سپس 10 مرتبه سوره قدر «انا انزلناه» خوانده مي‌شود و وقتى نماز تمام شد، چنين گفته مي‌شود: «اللهم صل على محمد و آل محمد وَ ابعَث ثوابَها الى قَبرِ فُلان» و به جاى كلمه فلان، نام ميت را مي‌برد.
از ديدگاه امام خميني احتياط آن است كه آيه الكرسي تا «هم فيها خالدون» خوانده شود. امام خميني، تحرير الوسيله (ترجمه فارسي)، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص: ۱۰۹. ولي از ديدگاه آيت الله گلپايگاني تا «و هو العلي العظيم» كفايت مي‌كند. گلپايگاني، مجمع المسائل، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۹۰.
 
احاديثي در مورد نماز وحشتبرادر وخواهر! نماز وحشت هديه اي است از شما به كسي كه از دنيا رفته است، اين نماز را براي آشنايان بخوانيد تا ديگرا ن هم براي شما بخوانند.

 

 

 

براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد 

سخنراني حجت الاسلام احمد كافي در مورد پياده روي اربعين

الهي به آبروي ابي عبد الله(ع) قسمت ميدم ماها رو از خودت و از دينت و از اهل بيت و از روحانيت جدا مگردان! ]جمعيت:[الهي العامين
من شايد خدا لطف كرده باشه قريب به سي سفر از نجف پياده اومدم كربلا. سالي پنج دفعه ميومديم. الانم آقايون ميان، علما، مراجع، طلبه ها، فضلا، مدرسين از نجف. سالي پنج تا زيارت مخصوصه داره آقا سيد الشهدا (ع) : اول رجب و نيمه رجب و نيمه شعبان و عرفه و اربعين. اين پنج تا زيارت مخصوصه. ده تا ده تا، بيست تا بيست تا باهم ميشن؛ يه خورده نون ميدن به اين نونواهه خشك ميكنه. تو يه كيسه ميكنن. يه خورده هم ماست و نعنا قاطي هم ميكنن. يه كاسه هم ور مي دارن و يه قاشق و يه خورده نمك. قبا عبا شونم در ميارن تا مي كنن ميزارن تو اين كوله پشتيه. كوله پشتيه هم پشت مي گيرن نعلين ها را هم ميذارن توش. يه خورده كه از شب ميگذره؛ از تو مدرسه ها و خونه ها ميان بيرون ميرن تو حرم اميرالمومنين. سلامي به آقا مي كنن و ميگن: علي (ع) داريم مي ريم كربلا، امري نداري آقا؟ داريم مي ريم كنار قبر ابي عبدالله (ع) .
اينها ميان كوفه. گاهي بعضيا از راه خشكي ميان؛ راه كوفه بياي هفده فرسخه سه روز تو راه هستن! اينا سيزده فرسخه. خيلي از كنار فرات و اينا ميومديم. سه روز تو راه بوديم. روزي شش فرسخ -يخورده كمتر- مي اومديم. چه حال خوشي! تو راه بحث ميكنن؛ حديث براي هم مي خونن؛ مطالب ديني براي هم ديگر ميگن؛ دور همديگر ميشينن؛ واقعا انسي ـست. يه انس ديني و انس معنوي عالي خوبي.
يه تكه هم براتون بگم اوني كه ديدم :تو راه وقتي آدم مياد؛ اين عرب ها مضيف درست كردن. مضيف يعني مهمون خونه. تشريفاتي نيست. چهار تيكه حصير رو هم انداختن. يه تيكه حصير هم پهن كردن. مهمون خونشونه! دوره ي سال بيچاره برنج مي كاره! برنجش را ميذاره كنار. به بچه هاش نون ميده و خرما. تو اون هواي گرم! عوض هندونه آب فرات، عوض خورشت خرماها، مي گيرن ميخورن . يه خورده هم نون ميخورن. يه خورده برنج كه دارن؛ ميگه صبر كنيد اين زواراي سيد الشهدا(ع) بيان. آقا اين زواراي ابي عبدالله (ع) كه ميان؛ ده تا، بيست تا، اين آقايون اهل علم غير اهل علم -به التماس خدا شاهده- ميان جلوي اينها. اينها رو مي برن يه لقمه غذا درست ميكنن؛ ميزارن جلو اينها. بالا سر اينها وايميستن. فانوس دست مي گيرند. -چراغ برق و اينا خب ندارن- فانوس دست ميگيرن. ظرف دوغ و آب دست مي گيرن به اينها ميدن، آقا وقتي اينها خوردن هرچي موند اينارو بر ميدارن. حتي تو اون جمعيت دورشون به هر كدوم يه خورده ميدن. ميگن اينارو بخوريد. اينا از باقي مونده هاي زوارهاي سيد الشهد (ع)است. اين چه حسن نيتي ـست؟ اين چه اخلاصي ـست؟ اين چه عقيده اي ـست؟ اين چه ايماني ـست؟ اين چه صفاي دروني ـست؟ اين چه دلي ست؟ خوشا به حال آنها!
يه دفعه: تابستونا شب راه ميرن؛ روز ميخوابن زير نخلا. نميشه راه برن كه گرمه! اول مغرب شد. نماز مغرب عشا مون رو خونديم. يه خورده هم نون دوغ خودمون درست كرديم خورديم و راه افتاديم بريم؛ براي كي؟ براي زيارت اربعين. -شلوغ ترين زيارتي ها- دو هزار تا موكب مياد و دسته از اطراف عراق مياد. آقا رسيدن كربلا تو صحن، ديدن جا نيست؛ خيلي شلوغه. ....
الهي به ابروي امام حسين(ع) خودت يه وسيله اي درست كن حالا ديگه اين راه حرم امام حسين(ع) به روي مردم بازشه؛ مردم برن به زيارت ابي عبدالله (ع) برسن. ..

 

 

براي مطالعه ي مطالب بيشتر كليك كنيد 

اذان نزد اهل سنت

با بررسي دقيق ادله­اي كه در مورد اذان نزد اهل­سنت است، به اين نتيجه مي­رسيم كه دست تحريف و جعل در اين شعار مهم مسلمين رخ داده كه درپي غصب خلافت با كاري پيوسته و حمايتهاي گسترده روي داده است.
فقرات اذان از نظر اهل­سنتاذان در نزد اهل سنت نزد پيروان مكاتب فقهي اهل­سنت اختلافي است. حنفيه و شافعيه و حنبليه معتقدند كه فقرات اذان به اين صورت است:
اللّه أكبر اللّه أكبر
اللّه أكبر اللّه أكبر
أشهد أن لا إله إلّا اللّه
أشهد أن لا إله إلّا اللّه
أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه
أشهد أنّ محمّدا رسول‌اللّه
حيّ على الصّلاة
حيّ على الصّلاة
حيّ على الفلاح
حيّ على الفلاح
اللّه أكبر
اللّه أكبر
لا إله إلّا اللّه
اما مالكيه تكبير اذان را دو بار مي­دانند نه چهار بار. همچنين اهل­سنت در اذان نماز صبح بعد از حي علي الفلاح دو مرتبه الصلاه خير من النوم مي­گويند. همچنين حنابله اذان را واجب كفائي دانسته ولي ديگر فرق اذان را مستحب موكد مي­دانند.[1]
تشريع اذاناهل سنت نيز براي تشريع اصل اذان از آيات و روايات و اجماع استفاده مي­كنند.[2]كه اختلاف آنها با تشيع در برخي رواياتي است كه در سبب تشريع اذان گفته­اند كه مردم مدينه براي آگاه شدن از وقت نماز مشكل داشتند و پيامبر(ص) با ايشان به مشورت پرداخت. پيشنهاد ناقوس و بوق و دف و روشن كردن آتش و نصب كردن پرچم به پيامبر(ص) داده شد كه علامت نصاري و يهود و روميان و مجوسيان بود ولي پيامبر(ص) انها را قبول نكرد و در حالي كه پيامبر(ص) با مشورت به نتيجه­اي نرسيده بودند، عبدالله بن زيد در روياء و يا بين خواب و بيداري فرشته­اي را ديد كه به او اذان و اقامه را ياد داد. سپس او اين جريان را به پيامبر(ص) بازگو كرد و ايشان دستور دادند تا بلال آن را فرابگيرد و براي اعلام وقت نماز بگويد.[3]
با اين حال اين همان حديثي است كه در سيره حلبيه از كتب اهل­سنت توسط محمد بن حنفيه(ره) و كتاب المستدرك علي الصحيحين به نقل از امام حسن مجتبي(ع) تكذيب شده است.[4] امام حسن(ع) فرمودند: اذان برتر از اين حرفهاست. جبرئيل در آسمان اذان را دو مرتبه و اقامه را يك مرتبه مي­گفت و پيامبر(ص) مي­آموخت.[5] متقي هندي در كنز العمال از زيد بن علي(ع) از پدرانش(ع) از اميرالمومنين علي(ع) نقل مي­كند كه فرمودند: به رسول خدا(ص) در شب معراج اذان آموخته شد و نماز براو واجب گشت.[6]
در روايتي متناقض با ديگر روايات در منابع اهل­سنت، بعد از بحث مسلمانان درباره حل مشكل، عمر بن خطاب اذان و اقامه را پيشنهاد مي­كند و پيامبر(ص) به بلال دستور مي­دهد تا آن را در اوقات نماز بگويد.[7] در روايتي ديگر اين خواب را هم عبدالله بن زيد ديده و هم عمربن خطاب!![8]
جعل و دستبرد در اذانفقره الصلاه خير من النوم در اذان صبح توسط عمر جعل شد و فقره حي علي خير العمل از اذان حذف شده­است. علتهاي مختلفي براي اين مطلب ذكر شده، از جمله اينكه عمر فكر كرد كه اگر اين فقره در اذان باشد مردم به جهاد نخواهند رفت و موجب تضعيف لشگر اسلام مي­شود به همين دليل روزي عمر آن را منع كرد[9]و گفت: اي مردم! سه چيز در زمان پيامبر(ص) بود كه من از آن نهي كرده و حرام مي­كنم و بخاطر آن شكنجه مي­كنم و آن سه عبارتند از متعه زنان، حج تمتع، حي علي خير العمل.[10]در حالي كه حلبي و ...نقل مي­كند كه عبدالله بن عمر و امام زين العابدين(ع) و بسياري از صحابه و تابعين حي علي خير العمل مي­گفتند.[11] در مورد اضافه كردن الصلاه خير من النوم نيز گفته شده كه موذن براي اذان صبح نزد عمر آمد اما عمر خواب بود. موذن او را بيدار كرد و گفت: الصلاه خير من النوم. عمر نيز دستور داد تا آن را در اذان صبح قرار دهد.

 

 

براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد

احكام نماز ميّت

مسأله ۵۸۲ ـ نماز خواندن بر ميت مسلمان، يا بچه‌اي كه محكوم به اسلام و شش سال او تمام شده باشد، واجب است.
مسأله ۵۸۳ ـ بنا بر احتياط واجب نماز خواندن بر بچه‌اي كه شش سال او تمام نشده ولي نماز را مي‏فهميده، لازم است، و اگر نمي‏فهميده، خواندن نماز بر او رجاءً مانعي ندارد. و اما نماز خواندن بر بچه‌اي كه مرده به دنيا آمده مستحب نيست.
مسأله ۵۸۴ ـ نماز ميت بايد بعد از غسل و حنوط و كفن كردن او خوانده شود، و اگر پيش از اينها، يا در بين اينها بخوانند، اگرچه از روي فراموشي يا ندانستن مسأله باشد كافي نيست.
مسأله ۵۸۵ ـ كسي كه مي‏خواهد نماز ميت بخواند، لازم نيست با وضو يا غسل يا تيمّم باشد و بدن و لباسش پاك باشد، و اگر لباس او غصبي هم باشد اشكال ندارد، اگرچه بهتر آن است كه تمام چيزهايي را كه در نمازهاي ديگر معتبر است رعايت كند.
مسأله ۵۸۶ ـ كسي كه بر ميت نماز مي‏خواند، بايد رو به قبله باشد، و نيز واجب است ميت را مقابل او به پشت بخوابانند، به‌طوري كه سر او به طرف راست نمازگزار و پاي او به طرف چپ نمازگزار باشد.
مسأله ۵۸۷ ـ بايد جاي نمازگزار از جاي ميت پست‌تر يا بلندتر نباشد، ولي پستي و بلندي مختصر اشكال ندارد. و احتياط مستحب آن است كه مكان نمازگزار غصبي نباشد.
مسأله ۵۸۸ ـ نمازگزار بايد از ميت دور نباشد، ولي دوري ماموم در جماعت چنانچه صف‌ها به يكديگر متصل باشند اشكال ندارد.
مسأله ۵۸۹ ـ نمازگزار بايد مقابل ميت بايستد، ولي در جماعت نماز كساني كه مقابل ميت نيستند اشكال ندارد.
مسأله ۵۹۰ ـ بين ميت و نمازگزار بايد پرده و يا ديوار و يا چيزي مانند اينها نباشد، ولي اگر ميت در تابوت و مانند آن باشد اشكال ندارد.
مسأله ۵۹۱ ـ در وقت خواندن نماز بايد عورت ميت پوشيده باشد، و اگر كفن كردن او ممكن نيست بايد عورتش را اگرچه با تخته و آجر و مانند اينها باشد بپوشانند.
مسأله ۵۹۲ ـ نماز ميت را بايد ايستاده و با قصد قربت بخواند، و در موقع نيت ميت را معين كند، مثلاً نيت كند: نماز مي‏خوانم بر اين ميت «قربةً إلي الله». و احتياط واجب آن است كه استقراري كه در قيام نماز يوميه معتبر است رعايت شود.
مسأله ۵۹۳ ـ اگر كسي نباشد كه بتواند نماز ميت را ايستاده بخواند، مي‌شود نشسته بر او نماز خواند.
مسأله ۵۹۴ ـ اگر ميت وصيّت كرده باشد كه شخص معيني بر او نماز بخواند لازم نيست آن شخص از ولي ميت اجازه بگيرد، گرچه بهتر است.
مسأله ۵۹۵ ـ به نظر بعضي از فقهاء مكروه است بر ميت چند مرتبه نماز بخوانند، ولي اين مطلب ثابت نيست، و اگر ميت اهل علم و تقوا باشد بدون اشكال مكروه نيست.
مسأله ۵۹۶ ـ اگر ميت را عمداً يا از روي فراموشي يا به جهت عذري بدون نماز دفن كنند، يا بعد از دفن معلوم شود نمازي كه بر او خوانده شده باطل بوده است، جايز نيست براي نماز خواندن بر او قبرش را نبش كنند، ولي مانعي ندارد كه تا وقتي جسد او از هم نپاشيده رجاءً با شرط‌هايي كه براي نماز ميت گفته شد بر قبرش نماز بخوانند.

 

 

 

براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد 

مسائل قرآني پيرامون نماز(1)

ياري جستن از نماز:"وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ" 
از صبر و نماز ياري جوييد؛(و با استقامت و مهار هوسهاي دروني و تو جه به پروردگار، نيرو بگيريد؛) و اين كار، جز براي خاشعان، گران است. 
(سوره بقره/آيه 45) 
خداوند در اين آيه دستور مي دهد كه در سختي ها از صبر و نماز كمك بگيريد. نماز، توجه قلبي به خداوند عالم و پيوند روح با مالك و صاحب اختيار جهان است.مفسران در تفسير اين آيه نقل كرده اند كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم هرگاه با مشكلي رو به رو مي شد كه او را ناراحت مي كرد، از نماز و روزه مدد مي گرفت. از امام صادق عليه السلام نيز نقل شده كه: "هنگامي كه مشكلات طاقت فرسايي براي علي عليه السلام پيش مي آمد، به نماز پناه مي برد." سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود.

تغيير قبله براي خنثي شدن توطئه يهود:"سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتي‏ كانُوا عَلَيْها قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ يَهْدي مَنْ يَشاءُ إِلي‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ"
همان گونه ( كه قبله شما، يك قبله ميانه است ) شما را نيز، امت ميانه اي قرار داديم ( در حد اعتدال، ميان افراط و تفريط؛) تا براي مردم گواه باشيد؛ و پيامبر هم بر شما گواه باشد. و ما ، آن قبله اي را كه قبلاً بر آن بودي، تنها براي اين قرار داديم كه افرادي كه از پيامبر پيروي مي كنند، از آنها كه به عقب باز مي گردند، مشخص شوند. و مسلماً اين حكم، جز بر كساني كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود.
( اين را نيز بدانيد كه نماز هاي شما در برابر قبله سابق، صحيح بوده است؛) و خدا هرگز ايمان [=نماز] شما را ضايع نمي گزارد؛ زيرا خداوند، نسبت به مردم ، رحيم و مهربان است.
(سوره بقره/آيه 142)
از آيه 142 تا آيه 150 سوره بقره، بحث درباره تغيير قبله است. از امام صادق عليه السلام در ذيل اين آيه روايت شده است :
«پس از آنكه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مدت سيزده سال در مكه و هفت ماه پس از هجرت در مدينه، به سمت بيت المقدس نماز خواند، قبله به طرف مكه تغيير پيدا كرد. اين بدان سبب بود كه يهوديان بر پيامبر طعنه مي زدند و مي گفتند: تو پيرو ما هستي و به سمت قبله ما نماز مي خواني. پيامبر از سخن آنها به شدت غمگين شد و در نيمه شبي از خانه بيرون رفت و به سوي آفاق آسمان چشم دوخت و در ان حال منتظر فرمان الهي درباره وضعيت قبله و طعنه هاي دشمنان بود. روز بعد، پيامبر هنگام ظهر در مسجد بني سالم حاضر شد، ايشان دو ركعت از نماز ظهر خود را خوانده بود كه حضرت جبرئيل نازل شد و دو بازوي پيامبر را گرفت و ايشان را به سمت كعبه تغيير جهت داد و اين آيه را بر پيامبر نازل كرد: "نگاه هاي انتظار آميز تو را به سوي آسمان (براي تعيين قبله نهايي) مي بينيم. اكنون تو را به سوي قبله اي كه از آن خشنود باشي، باز مي گردانيم. پس روي خود را به سوي مسجد الحرام كن." (بقره-144).
پس پيامبر دو ركعت از نماز را به سوي بيت المقدس و دو ركعت را به سمت كعبه خواند. در اينجا يهوديان و افراد بي خرد گفتند: چه چيزي آنها (مسلمانان) را از قبله اي كه به آن بودند، باز گردانيد؟»
خداوند در پاسخ به اين سؤال مي فرمايد: "مشرق و مغرب از آنِ خداست ، خدا هركس را بخواهد، به راه راست هدايت مي كند."
يعني تمام عالم

 

 

براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد 

احكام نماز (نماز قضا)

‏‏مساله 1370ـ‏‏ كسي كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده بايد قضاي آن را‏‎ ‎‏به جا آورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده يا بواسطۀ مستي نماز نخوانده‏‎ ‎‏باشد، ولي نمازهاي يوميه اي را كه زن در حال حيض يا نفاس نخواند، قضا ندارد.‏
‏‏مساله 1371ـ‏‏ اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازي را كه خوانده باطل بوده، بايد‏‎ ‎‏قضاي آن را بخواند.‏
‏‏مساله 1372ـ ‏‏كسي كه نماز قضا دارد، بايد در خواندن آن كوتاهي نكند ولي‏‎ ‎‏واجب نيست فوراً آن را به جا آورد.‏
‏‏مساله 1373ـ‏‏ كسي كه نماز قضا دارد مي تواند نماز مستحبي بخواند.‏
‏‏مساله 1374ـ‏‏ اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضايي دارد يا نمازهايي را كه‏‎ ‎‏خوانده صحيح نبوده، مستحب است احتياطاً قضاي آن را به جا آورد.‏
‏‏‎
1375ـ‏‏ قضاي نمازهاي يوميه لازم نيست به ترتيب خوانده شود مثلاً‏‎ ‎‏كسي كه يك روز نماز عصر و روز بعد نمازظهر را نخوانده، لازم نيست اول نماز عصر‏‎ ‎‏و بعد از آن نماز ظهر را قضا نمايد.‏
‏‏مساله 1376ـ‏‏ اگر بخواهد قضاي چند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند‏‎ ‎‏يا مثلاً بخواهد قضاي يك نماز يوميه و چند نماز غيريوميه را بخواند، لازم نيست آنها‏‎ ‎‏را به ترتيب به جا آورد.‏
‏‏مساله 1377ـ‏‏ اگركسي نداند كه نمازهايي كه ازاو قضا شده كدام يك جلوتر بوده‏‎ ‎‏لازم نيست بطوري بخواند كه ترتيب حاصل شود و هر يك را مي تواند مقدم بدارد.‏
‏‏مساله 1378ـ‏‏ اگر كسي كه نمازهايي از او قضا شده مي داند كدام يك جلوتر‏‎ ‎‏قضا شده احتياط مستحب آن است كه به ترتيب قضا كند. و آنچه اول قضا شده اول‏‎ ‎‏بخواند و دومي را بعد و همين طور.‏
‏‏مساله 1379ـ‏‏ اگر براي ميتي مي خواهند نماز قضا بدهند و مي دانند آن ميت‏‎ ‎‏ترتيب قضا شدن را مي دانسته باز لازم نيست طوري قضا را به جا بياورند كه ترتيب‏‎ ‎‏حاصل شود.‏
‏‏مساله 1380ـ‏‏ اگر براي ميتي كه در مساله پيش گفته شد بخواهند چند نفر را‏‎ ‎‏اجير كنند كه نماز بخوانند لازم نيست براي آنها وقت مرتب معين كنند كه با هم شروع‏‎ ‎‏نكنند در عمل.‏
‏‏مساله 1381ـ‏‏ اگر بدانند كه ميت ترتيب قضا شدن را نمي دانسته يا ندانند كه‏‎ ‎‏مي دانسته لازم نيست به ترتيب براي او قضا به جا بياورند.‏
‏‏مساله 1382ـ‏‏ در مساله پيش اگر بخواهند چند نفر را براي به جا آوردن نماز‏‎ ‎‏ميت اجير كنند لازم نيست وقت معين كنند و مي توانند همه با هم شروع به قضا كنند.‏
‏‏مساله 1383ـ‏‏ كسي كه چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمي داند مثلاً‏‎ ‎‏نمي داند چهار تا بوده يا پنج تا، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافي است و همچنين‏‎ ‎‏اگر شمارۀ آنها را مي دانسته و فراموش كرده اگر مقدار كمتر را بخواند كفايت مي كند.‏
‏‏مساله 1384ـ‏‏ كسي كه نماز قضا از همين روز يا روزهاي پيش دارد مي تواند قبل‏‎ ‎‏از خواندن نمازي كه قضا شده نماز ادايي را بخواند و لازم نيست نماز قضا را جلو‏‎ ‎‏بيندازد.‏

 

 

براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد