با سلام و عرض تبريك فرا رسيدن سال نو و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
دين جهاني، با آداب و سُنن ملّي چه رفتاري دارد؟ آيا آن ها را كنار مي نهد و خود به ساختن آداب و رسوم تازه مي پردازد يا آن ها را تأييد مي كند و در كنار خويش مي نشاند و يا از ميان آن ها گزينش مي كند؟
نخست بايد دانست كه دين كامل، آن نيست كه خود، همه چيز را برعهده گيرد و به جاي همه استعدادهاي آدمي و همه نهادهاي مدني بنشيند؛ بلكه دين كامل، ديني است كه همه اين ها را در جاي خود، به درستي مي بيند و جهتي كلّي به آن ها مي دهد و آنچه را از توان (قُواي فردي) و (نهادهاي جمعي) خارج است، بر عهده مي گيرد و اين، فلسفه اي عميق دارد؛ زيرا چنان كه دين، فعل تشريعي خداوندي است، قواي آدمي و لوازم تابعه آن (مانند نهادهاي جمعي) نيز فعل تكويني الهي اند و هيچ گاه تكوين و تشريع، ناسازگاري ندارند؛ چرا كه از مبدأ واحدي دستور مي گيرند.
اگر با اين پيش زمينه عقلي به منابع و مصادر ديني بنگريم، مي يابيم كه خواست دين، برچيدن بساط سُنن ملّي قومي نيست؛ بلكه بر آن است كه اين سنّت ها را سَمت و سوي عالي بخشد و دين، تنها آنچه را كه با فطرت آدمي مغايرت دارد، برمي چيند. چنان كه قرآن كريم، حرمت و احترام ماه هاي حرام را كه رسمي جاهلي بود ،پاس داشت:
فإذا انسلخ الأشهر الحُرم فاقتلوا المشركين؛(1)
پس چون ماه هاي حرامْ سپري شدند، مشركان را بكشيد.
يا أيها الذين آمنوا! لاتحلّوا شعائر اللّه ولا الشهر الحرام؛(2)
اي كساني كه ايمان آورده ايد! حرمت شعائر خدا و ماه حرام را نگه داريد.
رسول خدا فرموده است:
مَنْ سَنَّ سُنَةً حَسَنَةً عُمِلَ بِها مِنْ بَعْدِهِ، كانَ لَهُ أجُرهُ وَ مِثْلُ اُجورهِم مِنْ غَيْرِ أنْ يَنْقُصَ مِنْ اُجورِهِمْ شَيْئاً وَمَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِئَةً فَعُمِلَ بِها بَعْدَهُ، كانَ عَلَيْهِ وِزْرهُ وَ مِثْلُ أوزارِهِمْ مِنْ غَيرِ أنْ يَنْقُصَ مِنْ أوزارِهِمْ شَيْئا؛(3)
آن كه سنّتي نيك را پايه گذاري كند و بدان عمل شود، پاداش عمل خودش به اندازه پاداش ديگر عاملان، به وي داده مي شود، بدون آن كه از پاداش عاملان كم شود؛ و آن كه سنّتي بد را پايه گذارَد و بدان عمل شود، وَبال عمل خودش و ديگران برعهده اوست، بدون آن كه از وِزْر و وَبال ديگران كاسته شود.
اميرالمؤمنين به مالك اشتر فرمود:
و لاتَنْقُضْ سُنّةً صالِحَةً عَمِلَ بها صدورُ هذِهِ الاُمَةِ وَ اجْتَمَعَتْ بِها الاُلْفَة وَ صَلُحَتْ عليها الرعِيَّةُ وَ لاتَحْدُثَنَّ سنّةً تَضُرُّ بشيء مِنْ ماضي تلكَ السُّنَنِ فيكونُ الأجْرُ لِمَنْ سَنَّها وَالوِزْرُ عليكَ بِما نَقَضْتَ مِنها؛(4)
آيين پسنديده اي را بر هم مريز كه بزرگان اين امتْ بِدان رفتار نموده اند و به وسيله آن، مردم به هم پيوسته اند، و رعيّت با يكديگر سازش كرده اند؛ و آييني مگذار كه چيزي از سنّت هاي نيك گذشته را زيان رسانَد تا پاداش از آنِ نهنده سنّت باشد و گناه شكستن آن بر تو مانَد.
از سوي ديگر ،به نمونه هايي از سنّت هاي پيش از اسلام (جاهلي) برمي خوريم كه مورد تأييد اسلام قرار گرفته اند:
۱. ديه در جاهليت، صد شتر بود. پيامبر(ص) آن را امضا نمود. (5)
۲. زنان حائض، در جاهليت از شركت در اعياد مذهبي و مراسم قرباني ممنوع بودند و اسلام نيز آن را حفظ كرد. (6)
۳. پيامبر(ص) در «حِلفُ الفضول» در سن ۲۵ سالگي شركت كرد و بعدها بدان افتخار مي كرد و مي فرمود: اگر بار ديگر بدان پيمان دعوت شوم، مي پذيرم.
- چهارشنبه ۲۲ اسفند ۹۷ ۱۶:۲۲ ۱۴ بازديد
- ۰ نظر